وقتی با پاراگلایدر پرواز میکنید، شما در ارتفاعی حدود ۷ تا ۱۰ متر پایینتر از بال در هارنس (harness) نشستهاید. این یعنی شما نقش وزنه یک پاندول (pendulum) عظیم را دارید. بخش بزرگی از خوب پرواز کردن این است که یاد بگیرید چگونه از این پاندول به نفع خود استفاده کنید و اجازه ندهید که بهخاطر اینرسی (inertia) وزن بدن یا رفتار بال، به اطراف منحرف شوید.

فروپاشی ناشی از وزن خلبان (Pilot-induced collapses) در پاراگلایدر
کنترل کردن اثر پاندول بخشی ضروری از پرواز ایمن است. در شرایط شدید پاندول شدن، اگر آن را درست کنترل نکنید، حتی در هوای کاملاً آرام هم ممکن است بال دچار فروپاشی شود.
بسیاری از خلبانها فکر میکنند که فروپاشیها فقط به دلیل توربولانس اتفاق میافتند، اما برخی از آنها مستقیماً ناشی از عدم کنترل صحیح حرکت پیچ (pitch) بال هستند.
اغلب این اتفاق زمانی میافتد که خلبانها برای اولینبار سعی میکنند حرکات وینگاور (wingover) را یاد بگیرند. اگر حرکت بال و تاب خوردن خلبان هماهنگ نباشند، ممکن است بال در شرایطی که هنوز خلبان در حال بالا رفتن است، سبک شود و در حال سقوط قرار گیرد. در دورههای آموزشی معمولاً به خلبانها آموزش داده میشود که انتظار چنین رفتاری را داشته باشند و چگونه با آن مقابله کنند. اما زمانی که وارد هوای ترمال میشوید و بال به جلو و عقب حرکت میکند، ممکن است غافلگیر شوید، مخصوصاً اگر کنترل تاب خوردن (swing) را بلد نباشید.
درک تاب خوردن (Understanding the swing) در پاراگلایدر
با پیشرفت پاراگلایدرها و افزایش بازدهی آنها، اثر پاندول نیز پررنگتر شده است.
بالهای قدیمیتر به دلیل مقاومت بیشتر، سختتر وارد نوسان میشدند و سریعتر هم نوسانشان میخوابید. اما اکنون بالها سریعتر و با درَگ (drag) کمتر هستند، و این یعنی مهارت بالاتری برای پرواز با آنها نیاز است.
برای همین است که یک بال EN-B قدیمی برای دانشآموزان تازهکار مناسب بود، اما بالهای EN-B امروزی ویژگیهای دینامیکتری دارند و واقعاً در سطح متوسط (intermediate) قرار دارند.
یادگیری تاب خوردن (Learning the swing) در پاراگلایدر
اگر همیشه فقط بهدنبال ثابت نگهداشتن بال بالای سر باشید، هرگز به احساس نوسانات پیچ یا رول (roll) عادت نمیکنید. مثل کودکی که فقط روی تاب نشسته و حرکت نمیکند؛ ناگهان اگر کسی تاب را هل دهد، کودک احساس ترس و گیجی میکند. اما کودکی که به تاب خوردن عادت دارد، میتواند آن را با بدن و پاهایش کنترل کند.
همین اتفاق برای خلبانی میافتد که همیشه سعی کرده بال را در موقعیت ثابت نگه دارد. وقتی بال وارد ترمال میشود، اول به عقب پیچ میکند و سپس به جلو میرود. اگر این حرکت با خروج از ترمال همزمان شود و واکنش شما اشتباه باشد، ممکن است بال فرو بریزد. حتی اگر ترمال خیلی خشن نباشد.
بنابراین یادگیری تاب خوردن یک بخش اساسی از تبدیل شدن به یک خلبان خوب است.
سه مرحله پیچ (The three stages of pitch) در پاراگلایدر
1. بال به عقب پیچ میکند
2. سپس به جلو هجوم میآورد
3. و خلبان در زیر آن تاب میخورد
بازی با پیچ (The pitching game) در پاراگلایدر
تمرینهای پیچ را با بال خود انجام دهید. این تمرینها در شرایط آرام ایمن هستند و میتوانند در هر پروازی با حداقل ۲۰۰ متر ارتفاع انجام شوند.
ابتدا مستقیم و پایدار پرواز کنید.
هر دو برک را حدود ۲۰ سانتیمتر پایین بکشید تا سرعت کم شود. سپس ناگهان رها کنید؛ بال به جلو هجوم میآورد.
بعد از آن شما به جلو تاب میخورید. در این لحظه برک ها را دوباره به آرامی بکشید.
با این روش یک نوسان پیچ ایجاد میشود که تمرین خوبی برای هماهنگی شما با حرکت بال است.
با زمانبندی و شدت کشش برکها بازی کنید تا واکنش بدنتان با حرکات بال هماهنگ شود. به مرور که اعتماد بهنفس پیدا کردید، اجازه دهید بال جلوتر بیاید (اما نه بیش از ۴۵ درجه پایینتر از افق).
تمرین روی شروع و توقف نوسان پیچ بسیار مهم است. تفاوت بین آغاز یا توقف نوسان، فقط در زمان گرفتن برکاست. برای همین تمرین تنها راه یادگیری است.
تاب خوردن به طرفین (Swinging side to side)در پاراگلایدر
بال فقط در جهت جلو و عقب (pitch) تاب نمیخورد، بلکه میتواند به طرفین نیز تاب بخورد (roll).
این دو حرکت معمولاً زمانی که خلبان میخواهد گردش (turn) انجام دهد، با هم ترکیب میشوند.
یک گردش هماهنگ (coordinated turn) زمانی رخ میدهد که خلبان میزان کشیدن برک را با تاب خوردن بدنش همزمان کند. اگر برک را سریع و زیاد بکشید، ممکن است خیلی به بیرون تاب بخورید و سپس ناگهانی به داخل بیایید. این باعث میشود بال به اصطلاح منفی (negative) شود.
با تمرین، یاد میگیرید که برکها را با تاب خوردن هماهنگ کنید تا گردشهای نرم و کارآمد داشته باشید.
تمرین وینگاور (Practice your wingovers) در پاراگلایدر
بعد از اینکه به تمرینهای پیچ مسلط شدید، میتوانید وارد تمرین وینگاور شوید. این تمرینها فقط برای نمایش نیستند، بلکه به شما در درک بهتر بال، هماهنگی پیچ، تاب به طرفین، و چرخش (yaw) کمک میکنند.
خوشبختانه بدن ما قابلیت هماهنگی با این نیروها را دارد، حتی بدون درک کامل تئوری آن. فقط کافیست تمرین کنید.
در وینگاور، مجموعهای از گردشهای چپ و راست با کمک تاب خوردن بدن انجام میشود.
مهمترین نکته در وینگاور، زمانگیری و میزان کشیدن برک هاست، نه اندازه گردش.
هشدار: در هنگام اجرای مانور، مراقب باشد که با سرعت زیاد به بالا پرتاب نشوید. برخی از خلبانهای پرانرژی، خیلی سریع و با دامنه بالا تمرین میکنند و دچار فروپاشی میشوند. در مواردی، مجبور به استفاده از کمکی (reserve) میشوند. پس قدمبهقدم و با احتیاط جلو بروید.
هر بالی متفاوت است
هر مدل بال پاراگلایدر، رفتار خاص خودش را دارد که به اندازه و طول لاینها بستگی دارد. اگر بالتان را عوض میکنید، به زمان و تمرین نیاز دارید تا بدنتان به تاب خوردن آن عادت کند.
جمعبندی – نکاتی که باید بدانید
- پاراگلایدر شما یک پاندول عظیم است، و شما وزنه آن هستید
- کنترل پاندول بخش مهمی از مهارت پرواز با پاراگلایدر است
- هنگام ورود به ترمال، بال به عقب پیچ میکند
- هنگام خروج از ترمال، بال به جلو شیرجه می زند
- با تمرینهای پیچ میتوانید کنترل آن را یاد بگیرید
- بعد از تسلط بر پیچ، تمرین وینگاور را آغاز کنید

