درک ترمالها
در پرواز مسافتبلند (cross country) با پاراگلایدر، مهمترین مهارت، توانایی پیدا کردن ترمال (thermal) است. وقتی در امتداد یک خطالرأس (ridge) پرواز میکنید یا در ارتفاع میانی بین زمین و پایهی ابر هستید، تنها منبع اطلاعاتی شما دربارهی وجود ترمال، حرکت هوا و واکنش بال پاراگلایدرتان است.
هرچند مطالب زیادی دربارهی منابع ترمال روی زمین نوشته شده، اما در این مقاله تمرکز بر پیدا کردن ترمال در میانهی هوا از طریق حرکتها و حسهایی است که به بال منتقل میشود.

ساختار ترمال
درک نوع حرکاتی که در یک ترمال رخ میدهد، به ما در شناسایی آن کمک میکند. جالب است بدانید که بزرگترین ترمالهایی که بشر میشناسد، انفجارهای اتمی هستند؛ که مواد معلق در آنها بهوضوح نحوهی حرکتشان را آشکار میکند. خوشبختانه، آیرودینامیک این ترمالهای قابل رؤیت با ترمالهای نامرئیای که ما در پرواز استفاده میکنیم یکسان است؛ فقط مقیاس و منبع گرمایش متفاوت است.
ترمالهایی که ما در پاراگلایدر از آنها استفاده میکنیم، از هوایی شکل میگیرند که در تماس با سطح داغ زمین گرم شده است. در ابتدا این هوا بهصورت تودهای نامنظم بالا میرود، اما بهسرعت در بالای خود بهشکل گردبادی شبیه به حلقهی دود درمیآید، و یک هسته (core) آن را به استخر هوای گرم متصل به سطح زمین پیوند میدهد. با ورود هوا به این هسته، چرخش اولیه تقویت میشود و هسته بهسرعت به ساختاری شبیه به یک گردباد گرد و غبار (dust devil) تبدیل میشود – داست دویل در واقع بخش پایینی ترمالها هستند.
در بالای ترمال، یعنی جریان چرخشی قدرتمند در بالای آن (leading vortex)، هوا به سمت بیرون از مرکز ترمال حرکت میکند. در کنارهها، هوا رو به پایین جریان دارد و در زیر این گردباد، هوا به درون ترمال کشیده میشود. ادامهی این فرایند بستگی به اندازهی منبع گرمایی دارد. اگر منبع بزرگ باشد، همچنان هوای گرم را به ستون ترمال میفرستد.
در برخی موارد، منبع آنقدر بزرگ است (و نرخ گرمایش آنقدر زیاد) که ترمال بهصورت ستونی پیوسته تشکیل میشود. اما اغلب این ستون شکسته خواهد شد چون منبع حرارتی توانایی تغذیهی مداوم آن را ندارد و پس از مدت کوتاهی تحلیل میرود. وقتی ترمال از سطح زمین جدا میشود، به صعود خود ادامه میدهد و هستهی چرخنده مانند گردباد گرد وغبار نیز همچنان بالا میرود وجریان چرخشی قدرتمند در بالای ترمال (leading vortex) میپیوندد که ممکن است صدها متر ارتفاع بگیرد. اما این هسته در حال صعود، هوای سرد اطراف را نیز با خود بالا میکشد، که این موضوع میتواند شناوری (buoyancy) را آنقدر کاهش دهد که بخشهای پایینی ترمال از ادامهی مسیر بازبمانند.
اندازهی ترمالها متغیر است، ولی بزرگترین آنها میتوانند صدها متر قطر داشته و از سطح زمین تا پایهی ابر (cloudbase) امتداد یابند. هر متر مکعب هوا کمی بیش از یک کیلوگرم وزن دارد، بنابراین ترمالی با عرض ۱۰۰ متر و ارتفاع ۲۰۰ متر، بیش از هزار تُن وزن دارد.
با یادآوری اینکه این هوا ابتدا در تماس با زمین بوده و ساکن یا بسیار آهسته بوده، درک میکنیم که ترمالها وقتی به حرکت میافتند، شتاب و نیروی حرکتی (momentum) عظیمی دارند.
ویژگیهای کاربردی ترمال
پنج ویژگی کلیدی ترمالها عبارتاند از:
- در بالای جریان چرخشی قدرتمند ترمال (leading vortex)، هوا به سمت بیرون از مرکز ترمال حرکت میکند.
- در کنارههای (leading vortex)، هوا خارج از هسته در حال نزول است.
- در زیر (leading vortex)، هوا به درون هستهی درحال چرخش کشیده میشود.
- در مرکز هسته، هوا حول یک محور عمودی میچرخد، مانند گردباد خاکی.
- ترمالها در ابتدا از خودِ باد کندتر حرکت میکنند، اما با فشار باد تغییر شکل میدهند و شتاب میگیرند.
* (leading vortex): جریان چرخشی قدرتمند در بالای ترمال که در آغاز شکلگیری صعود ایجاد میشود.
برخورد با leading vortex
معمولاً تنها زمانی که با بالای leading vortex برخورد میکنیم، وقتی است که ترمالی تازه از محل پرواز لبهی تپه عبور میکند. اگر در امتداد یک شیب پرواز میکنید و ترمال جدیدی وارد میشود، ممکن است حس کنید نیرویی نامرئی بال شما را به کناری میکشد. در این شرایط باید در خلاف جهت آن نیرو چرخش کنید. البته این موقعیت چندان رایج نیست.
برخورد با کنارههای leading vortex
در کنارهها، هوا در حال نزول است. این یعنی اولین نشانهی وجود ترمال ممکن است نزول باشد نه صعود. لبهی leading vortex ممکن است ساختاری منظم داشته باشد اما بهدلیل برخورد جریان صعودی و نزولی، اغتشاش ایجاد میشود. بنابراین علاوه بر نزول، اولین علامت حضور ترمال ممکن است تلاطم باشد.
تلاطم ناشی از ترمالها معمولاً بیساختار نیست. اغلب نوارهای منظم صعود و نزول بهصورت موجهایی شعاعی اطراف هسته گسترش مییابند – شبیه موجهایی که از برخورد یک سنگ با آب ایجاد میشود. اگر با زاویه وارد این موجها شوید، بال ابتدا از یک طرف تحت تأثیر قرار میگیرد؛ چرخش به همان سمت، شما را بهسوی هسته هدایت میکند.
در عمل، معمولاً ابتدا وارد منطقهی نزول، سپس صعود، و دوباره نزول میشوید. باید به مسیر ادامه دهید تا به هسته برسید. اغلب احساس میشود که یکی از بالها زودتر وارد جریان نزولی میشود؛ باید به همان سمت بچرخید.
گاهی خلبانان در صعود ضعیفی که اطراف هسته وجود دارد به چرخش ادامه میدهند و بهجای یافتن لیفت قویتر هسته، در این لیفت ضعیف گرفتار میمانند – بهویژه اگر ترمال قویتر از حالت عادی باشد.
بهترین راه مقابله با این مشکل این است که از قبل تصویر روشنی از قدرت احتمالی ترمالها در آن روز داشته باشید. اگر در پروازهای قبلی لیفتهای ۷ متر بر ثانیه دیدهاید، احتمال دارد لیفت ۳ متر بر ثانیهای فقط حلقهی اطراف هسته باشد نه خود هسته.
برخورد با هستهی دنبالهدار (trailing core)
در زیر leading vortex، معمولاً تلاطم کمتر و احتمال نزول اطراف ترمال پایینتر است. هوای اطراف که به درون ترمال کشیده میشود، میتواند باعث شود بال پاراگلایدر به سمت هسته کشیده شود. در این حالت حس میکنید نیرویی بال را به پهلو میبرد. در چنین وضعیتی باید با جریان هوا همراه شوید تا به هسته برسید.
در ارتفاع بالا تشخیص این حرکت جانبی سختتر است و باید با دقت مسیر رانش نسبت به زمین را رصد کنید. استفاده از GPS بسیار مفید است. بسیاری از بالها تا حدی تمایل دارند مسیر جریان هوا را دنبال کنند. خلبانان حرفهای مانند راسل آگدن توصیه میکنند اجازه دهید بال خودش مسیر مناسب را دنبال کند، بهجای آنکه آن را به مسیر مستقیم وادار کنید.
در هر صورت، چه به leading vortex برخورد کنید و چه به هستهی دنبالهدار، مرکز ترمال توسط هستهای در حال چرخش مشخص میشود – شبیه مرکز گردباد خاکی، اما با انرژی کمتر. عبور از این هستهی چرخشی تجربهی خاصی دارد: بال برای لحظهای میپیچد و دوباره به حالت پایدار بازمیگردد. ممکن است حس شود که بال ضربه خورده، اما این نشانهی خوبی است: شما هسته را پیدا کردهاید.
ترمالها در باد
ترمالها بهدلیل جرم زیاد خود، برای رسیدن به سرعت باد غالب زمان نیاز دارند. این ویژگی باعث میشود برخی ترمالها در برابر باد مقاومت کنند. در این حالت، ترمال ممکن است ساختاری چرخشی به خود بگیرد، چرا که لبهی بادگیر (upwind edge) ترمال بهسمت پایینباد (downwind) رانده میشود و از دو طرف دور آن میچرخد.
در نتیجه، قویترین صعود معمولاً در لبهی بادگیر ترمال یافت میشود.
ترمالهایی که در باد قوی قرار دارند، مانند دود از دودکش، بهسمت عقب رانده میشوند. در این شرایط، هنگام چرخش درون ترمال، شما همراه با بال به پایین میروید، اما چون ترمال کج شده، بهسمت لبهی پایینباد آن سقوط میکنید. افتادن از سمت پایینباد ترمال کاملاً معمول است.
از آنجا که قویترین لیفت اغلب در لبهی بادگیر است، افزایش دادن بخشِ رو به باد چرخشهای ۳۶۰ درجه کمک میکند تا در ناحیهی صعود باقی بمانید.
ترمالهایی که مسیر باد را میبندند، میتوانند باعث ایجاد آرامش موقتی در باد شوند. اگر در حال پرواز در امتداد شیب هستید و ناگهان احساس میکنید برخلاف معمول، حرکت بهسمت باد آسانتر شده، این میتواند نشانهی وجود ترمالی باشد که در جلوی تپه آغاز شده است. جستوجو در جهت بادگیر ممکن است نتیجهبخش باشد.
چه مقدار شیب باید در گردش داشته باشیم؟

باید بهاندازهای گردش کنید (bank) که در قویترین بخش لیفت باقی بمانید.
بهطور کلی، خلبانان تازهکار در پرواز مسافتبلند (XC) گردشهای خود را بهاندازهی کافی تند نمیزنند، و همین باعث میشود برخی خلبانان با چرخش تندتر، بتوانند از گَگِل (gaggle – گروه خلبانان در حال چرخش) صعود کنند.
در بخشهای پایینتر ترمال، که هسته باریکتر است، چرخشهای تندتر (با زاویههای بیشتر از ۳۰ درجه) کاملاً منطقی هستند. هرچه در ارتفاع بالاتر بهسمت ساختار بهتر و پهنتر ترمال صعود کنید، میتوان گردشهای بازتر انجام داد.
با این حال، کاهش زاویهی گردش به ندرت باعث بهبود نرخ صعود میشود. تمرکز بر پیدا کردن قویترین بخش هسته اهمیت بسیار بیشتری دارد تا نگرانی دربارهی زاویهی چرخش.
آیا هنگام ورود به ترمال، بال عقب میرود یا به جلو میجهد؟
بسته به قدرت ترمال، محل برخورد، و نوع بالی که با آن در پروازید، هر دو حالت ممکن است رخ دهد.
اگر خوششانس باشید و مستقیم وارد جریان صعودی شوید، معمولاً حس میکنید بال میخواهد به جلو «گاز بگیرد». اما اگر از بخش نامنظم یا لبهی ضعیفتر وارد شوید، ممکن است احساس شود که بال عقب میماند.
در بالهای مختلف، رفتارها متفاوت است. اگر لیفت بسیار قوی باشد، ممکن است ابتدا بال عقب برود و بعد برای ورود به هسته، منتظر بمانید تا دوباره به جلو شیرجه بزند و بتوانید چرخش را شروع کنید.
در بریتانیا که پروازها اغلب روی تپههای کوچک انجام میشود، یکی از روشهای پیدا کردن ترمال در روزهایی با باد ضعیف، کایتکردن بال (kiting) در بالای تپه است. وقتی ترمال از راه میرسد، بال به جلو جهش میکند و حتی با برک کامل نیز بهسختی کنترل میشود و شما را به جلو میکشد.
در این لحظه بهترین زمان برای لانچ است – و اگر ترمال قوی باشد، شاید حتی فرصت انتخاب نداشته باشید!
حواس شما در یافتن ترمال نقش دارند
همیشه نشانههایی وجود دارد که میتوان از آنها محل ترمال بعدی را پیشبینی کرد.
نشانههای بصری مثل پرندگان در حال چرخش، سایر خلبانها، پرز گیاهان (thistledown) یا هر نوع ذرات معلق در هوا بسیار مهماند. اما بینایی تنها حسی نیست که کمک میکند.
حس حرکت هوا از طریق رایزرها (risers) همارزش بالایی دارد، چون جریانهای بزرگمقیاس میتوانند شما را از هستهی ترمال دور کنند، بهویژه اگر در نزدیکی بالای آن باشید – یا شما را بهسمت آن بکشند، اگر در بخش پایینی باشید.
حس بویایی و لامسه نیز نقش دارند. ترمالها اغلب بوهایی را از سطح زمین با خود بالا میبرند. گاهی آنقدر گرماند که پوست شما میتواند گرمای آن را حس کند.
آمیختگی آشوبناک جریانها باعث میشود که هم بوها و هم هوای گرم تا فاصلهای دورتر از مرکز ترمال نیز احساس شوند.
حتی صدا هم میتواند کمک کند: گاهی ترمالها صدایی شبیه به «وزش شدید» تولید میکنند – بهویژه وقتی از یک لایهی وارونگی عبور میکنند یا از میان شاخههای درختان در امتداد شیب بالا میروند.
ترمالها شکارهای سختی هستند – نامرئی و فرار.
و شاید دقیقاً به همین دلیل است که تعقیب آنها اینقدر لذتبخش است.
و همانطور که دیدید، سرنخهای زیادی برای پیدا کردنشان وجود دارد.
آنچه باید بدانید:
- برای پرواز مسافتبلند، پیدا کردن ترمال مهمترین مهارت است
- شناخت نحوهی حرکت ترمال، مزیت بزرگی است
- معمولاً ما از کنار ترمال عبور میکنیم، نه از بالای آن
- به همین دلیل ابتدا با جریان نزولی و سپس تلاطم مواجه میشویم
- این تلاطمها ساختار دارند: نوارهای موجی از لیفت و نزول
- عبور کنید تا به هسته برسید
- وقتی وارد هسته شدید، در آن بمانید: بچرخید، زاویه دهید، بدن را متمایل کنید، محکم بچرخید
- همیشه هشیار باشید – از تمام حواستان استفاده کنید
برای آموزش تخصصی ترمال فلایینگ (Thermal Flying) و پرواز مسافت (Cross Country) با پاراگلایدر، میتوانید با تیم ما در ضات آکرو تماس بگیرید.
ما با تجربهای عملی در آموزش تکنیکهای پیشرفتهی یافتن ترمال، مدیریت پرواز در شرایط مختلف و استراتژیهای مسیرپروازی، شما را برای ورود به دنیای حرفهای پاراگلایدینگ آماده میکنیم.


یک پاسخ
میشه بفرمایید وقتی که میخوایم وارد ترمال و چرخش بشیم از کدوم جهت چرخش را آغاز کنیم بهتره یا اگر اشتباه شد جهت چرخش ما چه اتفاقی میوفته!؟